کوثرجانکوثرجان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

❤پرنسس کوثر❤

پستووووووووونک

1394/4/14 9:39
نویسنده : مامانی
482 بازدید
اشتراک گذاری

همسایه مون اسمش هست "جمیله خانوم"     کوثر بهش میگه: جِنیم خانومخندونک

***

بادکنکش رو محکم به اینطرف و اونطرف میزنه، میگم: می پُکه هااااااا، میگه: انشالا نمی کُکهراضی

***

میگه: بریم دستهامو بشورم، میکدوب رفته بهشزیبا

***

لبه تخت ایستاده، سکندری میخوره، میگه: داشتم می اُفتمخندونک

***

رفتیم توی حیاط خونه مادرجون، سوووووووووووسک بدبوروی دیواره، میگم به عمو بگو بیاد سوسکه رو بکشهخجالت، میگه: نــــــــــــــــه، گناه داره، میخاد بره به بچه هاش غذا بده و ...   خلاصه شاهنامه ای سرهم میکنه

بعد از چند دقیقه می افته به جون مورچه ها، و توی آب غرقشون میکنه که: مورچه ها رو کُشیدمشیطان

میگم: گناه دارن و .... میگه نه، گناه ندارنشیطان

***

از شب جمعه یعنی تولد امام حسن (ع) (11 تیر) خیلی غیرمنتظره پروژه ترک پستونک رو شروع کردیم

انقدر خوب همکاری کردی، که شوخیم، تبدیل به جدی شد، و    امروز سومین روزه که پاکیخندونک

قبلترها که زمینه چینی میکردم، فکر نمیکردم به این خوبی همکاری کنی، الهی شکر

 

پ.ن. عکسهای آتلیه 33 ماهگی در راه است، اگر این عکاس محترممان گیج بازی هایش را تمام کندبی حوصله و فایل را به دستمان برساند، در خدمتتان خواهیم بودزیبا

پ.ن. عنوان رو با لهجه و صدای "بچه" (پسر فامیل دور) بخوانید

پ.ن. به نظرمان باید تلپاتیمان را با شما قوی کنیم، تا سرهر پست، نگوییم با چه لهجه ای عنوان را بخوانخندونک

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

مامان راحله
14 تیر 94 17:10
ماشالله دختر شیرین زبون .. آفرین که دیگه پستونک نمیخوره
مامانی
پاسخ
ممنون آره، واقعا برام کابوسی شده بود
الهام
15 تیر 94 15:18
خلاصه مشخص نشد موضع این دختر خانم در قبال حشرات چیه؟! از سوسک ها دفاع می کنه و میخواد مورچه ها رو بکشه
مامانی
پاسخ
اصولا موضعش دوستانه است، ولی خب این موضع، واقعا خاص بود
mahtab
15 تیر 94 16:36
سلام ماشاالله بهش حرف زدناش خیلی شبیه پسر منه زنده باشه الهی و ترک پستونکش مبارک پسر من از 7 ماهگی دیگه نخورد اولش هم به زور خوروندیم بهش
مامانی
پاسخ
سلام ممنون، خدا گل پسرت رو برات حفظ کنه، این شیرین زبونی ها شیرین ترین شیرینی های زندگیه چ خوب، ماهم فقط وقت خواب میخورد(البته اشتباه از خودم بود که بهش دادم، چون هیچ مزیتی برامون نداشت)، ولی با این حال فکر میکردم گرفتنش سخت باشه، که شکرخدا به خیر گذشت
مریم مامان آیدین
22 تیر 94 14:40
عزیزم ایشالا نمی ککه ماشالا بهش که انقدر خانوم شده و پستونک رو راحت ول کرد منتظر عکس های قشنگش هستم دوستم
مامانی
پاسخ
سلام مریم جان ممنونم، بله بسیاررررررررر بزرگ راستش ما هم منتظریم، ایشالا ماه مبارک تموم بشه، جدی تر پیگیر میشم
مامان ساناز
23 تیر 94 13:11
افرین کوثر جونم که دیگه پستونک نمی خوری افرین به تو دختر دیگه هزار ماشاالله بزرگ شدی خانم بودی خانمتر شدی
مامان راحله
23 تیر 94 17:24
پیشاپیش عید فطر، روز چیدن میوه های شاداب استجابت مبارک
مامانی
پاسخ
الهام
28 تیر 94 23:51
خصوصی
مامانی
پاسخ
لوسی می
6 مرداد 94 15:50
کجایی مامان خانم؟ فکر نمیکردم پست نذاشته باشی! من خیلی وقته که نمیام نت اما انگار تو هم تعطیل کردی! بیا یه خبری از خودت و گل دخترت بهمون بده.
مامانی
پاسخ
سلام عزیزم اول اینکه من چرا نمیتونم وبلاگتو باز کنم یه شماره ای از خودت یا یه راه ارتباطی بذار برام، ترسیدم و اما بعد یه دو هفته ای به خودمون استراحت دادم شکرخدا خوبیم، لطفا تو هم منو بی خبر نذار