رامبوووووووود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بهش میگم چرا گل سرت خیس شده؟ میگه: خب آب خورده دیده
****
میگم: بازی و شیطنت بسه، دیگه وقت خوابه میگه: دیده آخرشبه، بایـــــــــــــــــــد!!! شیطونی کرد
****
میگه: رامبد جوان هستم، اینجا خنداونه است و 1
****
به اصطلاح آینده نگری نمودیم، و قبل از ماه رمضان سه چرخه ببخشید سه خرچهخریدیم، که در عصرهای طولانی یاریگرمان باشد، وکمی از شیطنتهاش کم کنه
همون ساعات اول، پشیمون شدیم، کارمون شده خانوم رو هل بدیم، و تمـــــــــــــام زوایای خونه رو زیرپا (زیرچرخ) بذاریم، و البته هر ازگاهی هم جوابگوی نق و نوق ها و زورگویی هاش باشیم که: چرا نمیشه با سه چرخه ی مثلا با ابعاد دو متر در سه متر از راهرویی با ابعاد کوچکتر گذشت، یا چرا وقتی ایشون فرمون رو نچرخوندن، خود سه چرخه خودکار به سمتی که ایشون خواسته نچرخیده، یا چرا از این محل دوستداشتنی ایشون سریع رد شدیم یا ...
قسمت دیگه مشکلمون هم وقتی رخ مینماید که مینا میخاد در بغل مامان!!! دو خرچه سواری کنه، یا ایشون همزمان با چرخ سواری، میخاد کارهای منزل رو هم انجام بده
1.کاش برنامه سازهامون میدونستن با برنامه ساختنشون چ کار عظیمی انجام میدن، گرچه سعی بسیاری در کنترل تلویزیون دیدنش دارم، وبه اجبار سعی در به صفر رسوندنش، ولی میدونم تا حدی در این کار موفق هستم و خواهم بود
پ.ن. احتمالا میدونید که عنوان رو با لهجه ی کی باید خوند؟!!