کوثرجانکوثرجان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

❤پرنسس کوثر❤

مادَََر

1393/10/15 9:44
نویسنده : مامانی
225 بازدید
اشتراک گذاری

چندروزیه تا یه چیزی میشه میگه:مادَر      مثلا مادَر بهت گفتم مراقب خودت باش، مادَر بیا، برو و ...

****

دیشب بارون اومده، میگه: بارون میاد، درختا تمیز میشن، آب میخورن، بارون خوبه          -یادم نیست آخرین بار کی اینارو براش تعریف کردم-     آخرشب که میخاسته بخوابه، انگار بارون هم باید بخوابه، میگه : بارون دیگه نیـــــــادبی حوصله از شدت خوابآلودگی و خستگی هم این شده بهونه اش برای نق زدن

*****

در ادامه سریال "قربونت برم" بهش میگم برم؟ میگه بروو    میگم برم؟ میگه لباس گرم نپوشیدی که..

باید یه بار بذارمش برم که دیگه از این ریسک ها نکنهدلخور

*****

عصرها موقع خواب عصرگاهی، اولش میگه: خورشید خانوم که هنوز هست! (یعنی نخوابیم) بعد از بیدارشدن هم میگه : خورشید خانوم رفته! (یعنی بخوابیم)خندونک

ما کلا نجوم رو از بحریمزبان

پسندها (2)

نظرات (3)

مامان راحله
15 دی 93 12:07
موش بخوره اون زبونتو
مامانی
پاسخ
آخه خاله جون موش زبونم رو بخوره، من چی کار کنم
لوسی می
17 دی 93 11:55
ای خدا! ماشالله هزار ماشالله.
مامانی
پاسخ
مامان زکریا
20 دی 93 10:47
وای پس شما باید حسابی اعمال و رفتارتون توی خونه استریل و شسته رفته باشه بسکه این طلابانو حواسش جمعه و یاد میگیره و تکرار میکنه...
مامانی
پاسخ
آری خواهر