کوثرجانکوثرجان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

❤پرنسس کوثر❤

گرمی حضور

1393/8/26 11:12
نویسنده : مامانی
190 بازدید
اشتراک گذاری

بهش میگم هوا سرد شده، دیگه نرو تو حیاط (منظورم زمانیه که خودم خونه نیستم) با لحنی اطمینان بخش میگه: مامان جون هست (با تاکید روی کلمه هست)آرام

*******

دیشب بهم میگه: خوابهای نوری ببینیبغل

(موقع خواب بهش میگم: خوابهای نورانی ببینی)

*****

این روزها شیرین تر از قبل صدام میکنه: مامانم؟؟؟آرام

انقدر برام دلچسبه که در هرشرایطی کارم رو ول میکنم و دل به دلش میدممحبت

دیشب میگه : مامانم؟؟ میگم بله     بلافاصله میگه: باباجون؟ آقای پدر میگن: بله و صحبتش رو ادامه میده...

هواسش هست که در عین جلب توجه، عدالت رو هم رعایت کنهراضی

******

چندروزیه با تمام توانش میزنه توی سینه ام،  میگه "حسین" میکنمزیبا

اینجوری میشه که دردش شیرین میشهآرام (البته گاهی رو کمر هم امتحان میکنهخندونک)

*****

سرم رو گذاشته روی پاهاش که مثلا خوابم کنه (پوزیشن من: صورتم روی پاهاشه)، اصرار داره که در همون پوزیشن، سرم رو طوری بچرخونه که صورتم به طرف صورتش باشهشیطان

 

 

------------------------------------------------

پ.ن. عمدا آهنگ وبلاگ رو عوض نکردم: گرچه شناخت زیادی از خواننده اش ندارم، ولی لطف کنید ، به این بهونه هم که شده فاتحه ای هدیه کنید به روح همه گذشتگانمون، و این هنرمند محبوب کشورمون

پ.ن.2. (تلنگر به خودم:) امیدوارم هیچ وقت زنگار زندگی انقدر دلمون رو نگیره که برای یادکردن گذشتگانمون نیازمند بهونه باشیم

پسندها (3)

نظرات (11)

مامان لیلا
26 آبان 93 11:28
عزیزم ماشاالله به این دخمل شیرین زبون،عاشق شیرین زبونیاشم... مامان خانومی کجایی بابا؟پیش ما بیا
مامانی
پاسخ
ممنونم چشم می رسم خدمتتون
مامان راحله
26 آبان 93 11:44
مامانی
پاسخ
بابت محبتتون ممنون
مامان امیرصدرا
27 آبان 93 9:27
سلام ماشالله به این خانوم شیرین زبان
مامانی
پاسخ
سلام ممنون، نظر لطف شماست
ننه علي
27 آبان 93 16:33
سلام دوست خوبم عزاداریاتون قبول واقعا ماها دلمون خوش به شیرین زبونی های این وروجکا خدا دل خوشی هامون زیاد کنه
مامانی
پاسخ
سلام کربلایی خانوم ممنون، از شما هم بله، ایشالا خدا این دلخوشی ها رو مستدام کنه و قسمت همه آرزومندان هم بشه
الهام
27 آبان 93 17:14
فدای شیرین زبونی هاو حاضر جوابی هات کوثری
مامانی
پاسخ
ممنونم خاله الهام مهربان علیرضای گلمون رو از طرف ما ببوسید
مامان زکریا
28 آبان 93 14:31
سلامی به شیرینی شیرین زبونی های پرنسس کوچولو: البته که هیچی به اندازه ی کوثرجون شیرین نمیشه اداهاشون دیدنیه و صداشون صدای زندگیه خدا حفظش کنه این گل بهاری رو
مامانی
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم، شما خیلی لطف دارین واقعا که نعمتن (گرچه قبل از اومدنش چندان به این موضوع معترف نبودم) الهی که خدا هیچ خونه ای رو بدون این نعمتها نذاره مرد بزرگمون رو از طرف ما ببوسید
خودمِ خودم
1 آذر 93 9:32
قصه ی حسنک کجایی خیلی خوب بود! من یادم نبود که این قصه رو هم میشه برای بچه ها گفت داداش منم وقتی کوچیک بود بقیه رو می زد حسین حسین می کرد! ) راستی منم رمزتو نداشتما! رمز میخوام. جوجه رو هم ببوس.
مامانی
پاسخ
ممنون، شما هم پسرگلت رو ببوس
مامان محمد مهدي (مرضيه)
1 آذر 93 14:04
سلام خانمي در مورد " مامانم" : پس كوثر جونم ياد گرفت چي بگه كه نه نشنوه حالا دو روز ديگه مياد ميگه: مامانم...مامان مهربونم...مامان خوشگلم اونوقته كه ديگه قطعا به تمام خواسته هاش مي رسه تجربه كردم كه ميگم
مامانی
پاسخ
سلام عزیزم آری سعی میکنم از تجربه شما درس بگیرم، ولی میدونم که موفق نخواهم بود خدا این شیرین زبون رو برات حفظ کنه مامان باتجربه
خودمِ خودم
2 آذر 93 15:22
نه برای چی خسته شده باشم؟ من همونقدر که دوست دارم بقیه بهم جواب بدن همونقدر هم از جواب دادن به بقیه لذت می برم اتفاقا خیلی خوشحالم که با هم احساس راحتی می کنیم
مامانی
پاسخ
اتی مامان
3 آذر 93 19:34
ماشالله به کوثری{نازدارم}(به زبان لکی،یعنی دوست داشتنی) خدا همه ی رفتگان رو بیامرزه
مامانی
پاسخ
ممنونم خاله مهربان و خوش زبان
mahtab
5 آذر 93 15:58
ما شاالله به دختر شرین زبون و حواس جمعمون که میدونه کی بگه "مامانم" و دل مامانش رو به دست بیاره تا مامانش بیاد بشینه کنارش و ...
مامانی
پاسخ
ممنون گویا پیشرفت هم داشته چون اخیرا میگه مامان جوووونم