دست.......پا
بهش میوه میدم، یه کم میخوره و میره،میگم کم خوردی، بیا بقیه اش هست. میگه : نه چافیه (کافیه)
****
در پی تست اولین آب های خنک امسال، میگه: عالیه
****
بهش میگم: به محافظ تلویزیون دست نزن (میخاد کلیدش رو روشن و خاموش کنه) برق داره
میگه: با پا بزنم؟؟؟
****
در پی بحث های روانشناسانه مهتاب جون و مریم جون (نظرات این پست مهتاب جون)تصمیممان بر قاطعیت شد، بعد از بچه قشقرقش، و قاطعیت آقای پدر، رفته خوابیده، میگه: مامــــــــــــان بیا نازم کن
****
لیوان پر از آب روی اونم در حالتی که روی بالشت ایستاده، برداشته، بعد میگه: داشتم میریزیدم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی