کوثرجانکوثرجان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

❤پرنسس کوثر❤

حال ندارم

1393/4/21 12:06
نویسنده : مامانی
182 بازدید
اشتراک گذاری

برای عصرونه کتلت دادم بهش، نصفش رو که خورده، اومده میگه دیگه نمیخام، میگم نه بخور تا تموم بشه

یه کم فکر کرده، میگه حال ندارم دیگه... زبان و کتلت رو گذاشت و رفتخسته

 

پ.ن. هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم

گاهی غذاخوردنش واقعا معضل میشه، اگر قرار باشه خودش بخوره کمتر از یه کتلت، یا یه قاشق برنج میخوره، اگرم قرار باشه من بهش بدم که بدون بازی نمیخوره

و البته تنوع طلبیش در بازی واقعا اذیت کننده استبی حوصله و البته تر گاهی که آقای پدر ما را ارشاد می نمایند که بچه باید مستقل باشه و نباید به زور غذا بخوره و ... دیگه هیپنوتیزم

چشم به راه راهنمایی های مادرانه تان در این زمینه هستمزیبا

پسندها (3)

نظرات (8)

اتی مامان
21 تیر 93 12:26
آخ که منم هنوزم که هنوزه این مشکل رو امیرعلی دارمهنوز زوده که غر بزنیالبته حرف بابایی پرنسس درسته چیزی که من گوش نکردم
مامانی
پاسخ
واقعا؟؟ من امیدوار بودم با کامل شدن دندونهاش این مشکل حل بشه
الهام مامان علیرضا
21 تیر 93 13:09
اولا این که چرا این بچه همه اش از عبارت های "خسته شدم" و "حال ندارم" استفاده می کنه آیا؟ اگه خودتون از این کلمات که پر از انرژی منفی هست، استفاده می کنید ترک کنید خواهر جان! تَـــــــــــــــــرک! دوماً این که راه های مختلفی وجود داره که مهم ترینش اینه که کنارش بشینید و خودتون با اشتها غذا بخورید تا روش تأثیر بذاره! میان وعده هاش و کم کنید تا به وقتی که سفره پهن میشه بیاد با خودتون غذا بخوره. بهش میوه ها و میان وعده هایی بدید که گرسنگی شو افزایش بده مثل آلو، هلو، و آبمیوه و ... و از همه مهم تر شربت زینک که اشتها رو زیاد می کنه. با آقای پدر هم موافقم. ظرف غذا رو بذارید جلوش تا بازی و کثیف کاری () کنه و خودتون بین قاشق هایی که می خوره با قاشق بهش غذا بدید. اگر هم لازمه قصه تعریف کنید تا سرش گرم باشه
مامانی
پاسخ
اولا از اونجا که ایشون طوطی تشریف دارن، یک کلمه حتی یک بار هم که گفته بشه، تا مدتی مورد استفاده شون قرار میگیره، بعدم خواهرجان وقتی خسته ام چی بگم؟؟؟ آهااااااااا از این به بعد عکسشو میگم، فقط باید قبلش با آقای پدر هماهنگ کنم معانی جدید رو دوما تقریبا این روش هایی رو که میگین امتحان کردم ولی فکر میکنم جواب دادن این روش ها منوط به کامل شدن دندونهاش، و تحمل من برای یک دوره کم خوراکی و بدخلقی های ناشی از اون بشه، چون در غیراینصورت حتی با کم کردن میان وعده ها باز هم روز به روز غذاش کمتر میشه، این میزان غذایی که هم گفتم در معیت ماست، وگرنه اصلا نمیخوره، میوه هم گاهی از هر میوه فقط یه گاز میزنه گاهی هم حتی نه، از این کثیف کاری ها هم بسیییییییییییار داریم، ولی چندان موثر نیست، هنوز به قصه چندان علاقه ای نشون نمیده
مامان دینا
21 تیر 93 14:14
وای عزیزم نگو این بد غذایی بچه ها معضلی شده واسه خانواده ها یاد گرفتی به منم یاد بده چطوری غذا بدم به دخملم
مامانی
پاسخ
الهام مامان علیرضا
21 تیر 93 17:07
خصوصی
مامانی
پاسخ
آمدم
مامان محمد مهدي (مرضيه)
22 تیر 93 10:44
خوب مامانش بچه حال نداره چي كارش داري؟ خواهر جون ما هم بزرگترين معضل زندگيمون شده غذاي آقا پسر و همسر من هم مثل همسر شما من كه ديگه مي خوام بي خيال شم ببينم درست ميشه يا نه؟
مامانی
پاسخ
چشم خاله جان........ولیچون مگه ما مامانها میتونیم کار به کار بچه ها نداشته باشیم پسرگل شما از کوثر بزرگتره، شاید بی خیالی درموردش نتیجه بده، ولی از اونجا که کوثر هنوز دندونهاش تکمیل نشده، و به همین دلیل هرچیزی رو نمیتونه بخوره، من این پروسه رو به بعد موکول کردم
مامان
23 تیر 93 13:23
سلام گلم .مامان من میگفت من اصلا به شما تنقلات نمیدادم و شما خیلی خوب غذا میخوردید . گلم شما هم به فرزند عزیزت تنقلات نده تا به غذا خوردن عادت کنه .
مامانی
پاسخ
سلام عزیزم من تا حد امکان بهش تنقلات نمیدم، ولی به روی چشم بازهم مراعات میکنم
مامان محمد مهدي (مرضيه)
23 تیر 93 15:32
پس كامنت من كو
مامانی
پاسخ
عزیزم تقصیر از منه که دیر تایید کردم
مامان محمد مهدي (مرضيه)
29 تیر 93 14:53
خانم خانما كجايي؟ غيبتت طولاني شده؟
مامانی
پاسخ
ممنون عزیزم که به یادمی