خسه شدم!
خسه شدم! طبق معمول شالها و روسری هام پخش زمینه، برای nامین بار جمعشون میکنم، البته با اجازه قبلی، میگم این بار که بریزیشون دعوا میکنم
بعد از مدتی انگار باز بازی جدید پیدا نکرده، میره سراغ کشوی روسری ها، یکی رو بیرون آورده، با لحن کاملا جدی میگه دعوا کن (و منتظر نگاهم میکنه)
پ.ن. اصولا صرف تهدید، و اینکه بگم دعوا میکنم، جواب میده
ولی این بار خودم هم موندم باید چه عکس العملی نشون بدم!!
****
ازش اجازه میگیرم بوسش کنم، دوتا بوسش که میکنم فرار میکنه میره،میگه خسه شدم
( ادامه پست بَسِته
)
****
چندروزی به علت کسالت نرفتم سرکار، و این باعث شد کوثر بعد ازاین چند روز مرخصی استعلاجی بدعادت بشه و کمی بهانه گیر
برای جلوگیری از ادامه گریه های هر ازگاه و البته برای لوس کردن و عادت شدن این امر براش، بهش میگفتم گریه نکن، کار خوبی نیست.
اخیرا گاهی که کاری مطابق میلش نیست میگه گیه میکنمااااااااااااااااااا
چه جالب، و شما در این موقعیت ها چی کار میکنید؟
اوه اوه چه نازی داره این دختر بابت بوسیده شدن
من هم از دوستی با شما خوشحال میشم
ممنون از لطفتون
