بدل
این آهنگ محبوب این روزهای کوثر جانه: بدل (با فتحه = بغل) که البته بعد از کلی باج گرفتن در این پوزیشن کمی خوش اخلاق تر میشه و هر از گاهی لبخندی هم تحویل مامان میده
تقریبا همه کلمات رو میگه منتها به زبان خودش: ماسا= ماساژ مه شا = مهسا پسه = با فتحه پ به معنای پسته چایی، کم کن(برای صدای تلویزیون) نکن تقریبا همه رنگها مثل ارمز (با کسره الف و میم)= قرمز ناننجی=نارنجی امام= حمام و ....
شیرین کاری دیگه این روزهای کوثر اینه که برای تقریبا یک دقیقه خودش رو به خواب میزنه، یعنی چشمهاش رو میبنده، فکر نمیکردم توانایی بسته نگه داشتن چشمهاش رو اون هم به صورت ارادی داشته باشه
و البته جدیدترین شیرین کاری ایشون
خراب کردن لب لو مامان بود که وقتی فقط چندثانیه ازش غافل شدم اونم چون دیدم هنوز نمیتونه با چرخوندن پایه لب لو اونو بیرون بیاره، اون هم به سبک استفاده از رنگ های انگشتیش انگشتش رو توی لب لو فرو کرده بود و بعد هم به سبک استفاده از پمادهایی که برای کاهش حساسیت پوستش به گردنش میزنم گردنش رو نقاشی کرده بود انقدر شوکه شده بودم که یادم رفت از این پوزیشن عکس بگیرم، خصوصا از اون حالت تدافعی و البته حق به جانبش که اجازه هیچ گونه اعتراضی رو به من نداد