خیال باطل
تقریبا شش ماهی هست لثه های کوثر به حدی سفت و متورم و سفید شده که بارها فکر کرده بودم دندون هاش توی لثه دراومده، ولی بعد دیدم نه
این بود که یکی دوهفته اخیر بدقلقیش رو گذاشتم به پای اضافه شدن مجدد ساعت کاری، و زیاد شدن دوریمون از هم و حالت تهوع گاه و بیگاهش یا کم اشتهاییش رو گذاشتم به حساب گرمای هوا؛ و از اینکه پاش سوخته بود، متعجب شدم جالب تر اینکه اخیرا هر ازگاهی میگفت دهنم آب داره، و من متوجه منظورش نمیشدم
تا اینکه هفته پیش که دیدم دندونهای نیشش به اصطلاح تک زدن، بسییییار مشعوف شدم و تازه فهییییییم
از دندون نیش و اذیت هایی که بچه میشه خیلی شنیده بودم، و از اینکه از این مهلکه به سلامت عبور کرده بودیم، بسیار خوشحال، اما زهی خیال باطل
چندشب پیش که کوثر حالش بد شد و تازه مفهوم "دهنم آب داره" رو متوجه شدم، یا بعدش که گلوش به شدت عفونت کرد و حالت تهوعش هم شدیدتر شد، دل درد هر از گاهیش نگرانم کرد و .. متوجه شدم هنوز هم عبور نکرده ایم!!
گرچه هنوز بعد از یک هفته آنتی بیوتیک مصرف کردن هنوز عفونت گلوش قصد رفتن نداره، و هنوز حالت تهوعش رخ می نماید، و هنوز بدقلقه و به هر بهونه ای اشک و آه راه می اندازه و ... ولی خدا رو شکر که به خیر گذشت
قصدم بود براش یه تولد مفصل بگیرم ولی به نظرم با بیماری خودم و بدقلقی های خودش چندان موفق نباشم، ولی همچنان امیدوارم ..
*********
از روز تولد حضرت معصومه هر از گاهی نوای "تفلد مبارک" سر میده، استراتژیستیه برا خودش