کوثرجانکوثرجان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

❤پرنسس کوثر❤

بِبَشید!!

1394/8/26 10:22
نویسنده : مامانی
343 بازدید
اشتراک گذاری

از ظهر مذاکرات طولانی سر بازی کردن تو حیاط داشتیم ولی باز اواخر شب میگه: دلم میخاد برم تو حیاط توپ بازی کنم      

میگم: باشه من با دلت حرف میزنم و شروع میکنم روضه خوانی برای دلش که : هوا سرده و سرما میخوری و ...

هنوز موعظه ام تموم نشده که میگه: من بهش گفتم هوا سرده، ولی دلم دیگه، میخاد    

کاملا مشخصه حروفی از حرفهام رو نشنیدهدلخور

***

هنوز جمله نهی ایم توی دهنم هست که داره اون کار رو انجام میدهعصبانی و بعدم بلافاصله : بِبَشیددلخور

پ.ن. منتظر راهنمایی هاتون برای رفتار صحیح در چنین موقعیت هایی هستمآرام

***

برای یه کار اداری، عکس جدید گرفتم، عکس ها رو برداشته رفته سراغ آقای پدر:

میگه: بابا، برات یه هدیه دارم، بعد میگه: درسهاتو بخون، بعدش بهت میدمراضی

بعد چند ثانیه میگه: خب درسهاتو خوندی، هیده ات ، نه هدیه ات رو نمیخای ببینی؟؟؟؟؟؟؟؟زیبا

***

بازیهای جدید ما: (که موقع خواب کشف میشنبدبو)

میگه: بیا باهم بخندیم  من هرچی میگم تو بخند،    دیوار خنده مامانخنده زرافه، تخت خواب، مامان جوون و ...

یا

میگه: دستهای تو میشن بچه های من، حالا بچه ها بیاین بغلم، بچه ها گرسنه این، بیاین غذا بخورین، بچه ها بیاین بازی کنیم، بچه ها برین تو حیاط و ...

 وحالت دستهای من باید در هر موقعیت فرق کنههیپنوتیزم

***

میگه فردا سه شنبه است، آخ جووووووووووون سه شنبه ها نباید رفت دانشگاه

یا  مامان، الان زمستونه، زمستونها نمیرن دانشگاه، دیگه نری هااااا، پاییز میرن دانشگاه

بعد یادش میاد موقع تغییر لباس و تحریم بعضی خوراکیها بهش گفتم چون پاییزه این تغییراتو داریم

میگه مامان!! الان پاییزه؟؟؟ میگم بله

جملات رو تکرار میکنه با تغییر فصلهاخندونک

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

لوسی می
26 آبان 94 11:32
من هیچوقت موقع خواب با پسرک بازی نکرده م و نمیکنم! همیشه گفتم وقت خواب وقت خوابه! از اول همین بوده و هیچوقت هم ازم نمیخواد که بازی ای بکنیم! راستشو بخوای موقع خواب خودم هم حوصله شو ندارم برای همین این تدبیر رو از ابتدا اندیشیده م! فقط میتونه یه لالایی ای شعری چیزی یه بار تو گوشی یا تبلت گوش بده بعد ازش میگیرم و باید بخوابه! حتی معمولا قصه هم نمیگم براش! ( بگه قصه بگو میگم ولی معمولا نمیگه منم نمیگم! کلی هنر کنم چهارقل براش میخونم و میخوابیم. البته میدونم خیلی مادر بی حوصله ای محسوب میشم ولی خب خدا رو شکر که عادت کرده الان و مشکلی نداره! این بازی خندیدن خیلی خوب بود! حتما یه بار با پسرکم انجامش میدم که من هرچی میگم تو بخند! اگه ابتکار خودشه که واقعا دختر باهوشیه جمله ی نهیی که هنوز تو دهنمه که بماند، جمله ی تهدیدیه من هنوز تو دهنمه پسرک میگه اشکال نداره هرکار میخوای بکن! مهم نیس! :|
مامانی
پاسخ
من بنا به شرایطی که دارم، خواب عصرگاهی رو داریم، بهمین خاطر اصولا ساعتی که ما میخوایم بخوابیم، کوثر خوابش نمیاد، و اصولا هم میگه من هنوز میخام بازی کنم از اونجا هم به قول دوستی نمیخابه، بیهوش میشه، میریم روی تخت، گاهی بعد از ده مینش خوابه، گاهی هم بعد دو ساعت خیلی وقتها بازیهای پیشنهادی منو نمیپسنده، و خودش گزینه میده که مثلا اینطوری بازی کنیم ما شکرخدا هنوز به اون مرحله نرسیدیم، پسر شما پیشرفته تره، ولی خب در عمل نتیجه یکیه، کاری که میخاد رو انجام میده
مامان ساناز
26 آبان 94 14:31
سارینا هم به ببخشید میگه ببشید... کوثر جان هزار ماشاءالله خیلی خیلی باهوشه
مامانی
پاسخ
ممنون، نظر لطف شماست
مریم مامان آیدین
30 آبان 94 19:43
فقط.....تورو خداااااا براش اسفند دود کن و صدقه بزرا....شیرین زبون و باهووووش
مامانی
پاسخ
چشم عزیزم