گوگولی
لپهای منو میکشه میگه: گوگولییی
***
بارون می باره، میگه: من بارون رو دوست دارم، من عاااااااااشق بارونم
چندروز بعدبهش میگم ناهار کباب داریم، دوست داری؟ با لبخند میگه: آره، من عاشق کبابم و باروووون
***
خمیازه میکشه (آخرشب)با خوشحالی میگم: خوابت میاد؟؟
میگه: نه
میگم: خمیازه میکشی میگه: دهنم خوابش میاد
***
چند روزی هست اعداد تا 6 رو میشمره
***
میگه چه کار میکنی، میگم دارم ناهار درست میکنم
میگه: پس منم برات یه گل میکشم
***
چنددقیقه از سریال کیمیا رو دیدیم، میگه چقدر این آقاهه بداخلاقه، مث بابا نیست
میگم مگه بابا چطوریه؟ میگه بابا خوش اخلاقه
پ.ن.آقای پدر:
***
دخترخاله ام آمده خونه مون، موقع خداحافظی بهش میگه: بازم بیا اینجا، مامانت روهم بیار
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی