شهرزاد!!
آخر شبه، میگه بینیم میخاره، اون شربت قرمزه رو بهم بده- حالا قبلا با کلی مکافات میخوردش- میگم: چیز خاصی نیست، اگه فردا هم ادامه داشت، شربتت میدم، اصرررررررررررار میکنه از اونجا که احتمال سرماخوردنشو میدم، میرم شربتو میارم.. بعدبهش میگم: امروز احتمالا باز بدون لباس رفتی بیرون؟ میگه: نه میگم: پس شاید لباست خیس بوده، سرما خوردی، میگه: نه دنبال دلیل جدید میگردم که میگه: رفتم آب بخورم، رفت توی بینیم!!! پ.ن. میدونه من با آب بازی موقع مسواک مخالفم، میخاد سریع اثراتش رو پاک کنه *** میگم: نزدیک بود لیوان آب بریزه هاااااااااا میگه: نه، نم...